نمايش پست تنها
قديمي September 8th, 2008, 02:24   #94
بهزاد اقبالی
مدیر تالار تحلیل بنیادی - کاربر برگزیده شهریورماه 87
 
بهزاد اقبالی's Avatar
 
تاريخ عضويت: Dec 2006
محل سكونت: سرزمین همیشه جاویدان ایران
ارسالها: 2,697
تشکر: 6,744
تشکر از ايشان: 24,431 بار در 2,729 پست
بهزاد اقبالی (سطح 9)بهزاد اقبالی (سطح 9)بهزاد اقبالی (سطح 9)بهزاد اقبالی (سطح 9)بهزاد اقبالی (سطح 9)بهزاد اقبالی (سطح 9)بهزاد اقبالی (سطح 9)بهزاد اقبالی (سطح 9)بهزاد اقبالی (سطح 9)بهزاد اقبالی (سطح 9)بهزاد اقبالی (سطح 9)
ارسال پيغام بوسیله Yahoo به بهزاد اقبالی
0

با سلام
به شخصه هم به حامد عزیز ارادت دارم هم به وحید درزی عزیز.

وحید درزی همیشه دوست داشتنیه اینا تعارف نیست چون میشناسمت.
میخوام یه چیزی بگم:
اینجا ما یه خونواده هستیم.سرمایه واقعا شده خونه دوم ما.من با شماها بیشتر از خانواده خودم در ارتباطم.من مادر پدرم رو 6 ماهه ندیدم.از همه جی دور شدم.فامیلها که بمونن.پسر دایی های خودم رو که زمانی از هم جدا نمیشدیم و هر جا میرفتیم با هم بودیم رو الان نزدیک به یک سال و نیمه که ندیدم.تنهای تنها در شهری که حتی نمیدونم همسایه هام کیا هستن چه برسه بخوام برای خودم دوست انتخاب کنم.بچه های دانشگاه ما که اصلا در یک فاز دیگری سیر میکنند و شعار هنر برای هنر سر میدهند.باور کنید من الان هیچ دوستی جز بچه های همین جا ندارم.یه الاچیق مجازی واسه خودمون درست کردیم.سرمایه با بودن همه ما سرمایه شده.سرمایه رو اقا رضا سرمایه نکرده.حامد هم نکرده.من هم نکردم.شما هم نکردی.بلکه این همه ما بودیم
وحید جان من هم یه زمان میخواستم برم.پست هام کم شده بود.مشکلات شخصی هم یکی از دلایلش بود.اما اصلی ترین دلیلش این بود که پیش خودم فکر میکردم این سایت چه سودی برای من داره؟ ایا اقا رضا به من حقوق میده؟
باور کنید واقعا میخواستم برم.به چند تا از بچه ها هم گفته بودم.
اما واقعا نتونستم؟میدونی چرا ؟ چون نمیتونستم بچه ها رو فراموش کنم.نمیتونستم یه روز به پوزیشن های بلومبرگی سر نزنم.
نمیتونسم خاطرات گذشته رو فراموش کنم.شما،حامد،امیر بابک،بهزاد پیروزی،کلاید،جناب البرز،پیانو،اقا رضا،اقا محسن،محمد دبیر سیاقی ،اقای رهجو،سعیدیان با پست هایشنگش.علیرضا با پست های واقعا خوندنیش.
البته قبول دارم.شما اگر نگاه کنید میبینید که تو این دوره زمونه برادر با برادر دعوا داره و سالهاست که با هم قهر هستن چه برسه به این کلبه ی مجازی.
این مسایل پیش میاد.کاریش هم نمیشه کرد.
اما تو رو خدا این چیزا رو بسط ندیم.بیاید دوستی ها رو جایگزین کینه ها بکنیم.به چیزای خوب فکر کنیم.به خدا خیلی چیزای خوب پیدا میشه که بخوایم بهشون فکر کنیم.بیاید با هم باشیم و لشکر کشی و یار کشی نکنیم.
به قول زردشت»شادی را دلیل باش نه شریک و غم را شریک باش نه دلیل

از بقیه بچه ها هم خواهش میکنم که در این جور موارد طرف شخص خاصی رو نگیرند.حتی اگر مطمئن بودید که حق با اوست.چرا که این کار باعث رنجش دیگری خواهد شد.نزاریم توی این بازی یا حامد مقصر بشه یا وحید.یا امیر بابک مقصر بشه یا من یا اقا رضا یا هر کس دیگری.ببینید خونواده ما یه بزرگتر بالاسرش نیست.توی یک خونواده پدر و مادر هستند که بنیان خونواده رو کنترل میکنن اما اینجا ما همه در یک سطحیم و باید همه با هم سعی در حفظ این خونواده بکنیم.باور کنید این جور دوستی ها در کمتر جایی پیدا میشه.فراموش نکنید که خیلی از ماها همدیگر رو ندیدیم اما انگار گه یک رفاقت دیرینه بین ما بر قرار است.
بیاید با هم باشیم نه روبروی هم

واقعا دیگه نمیدونم چی بگم.
همین جا هم عنوان میکنم که در این ماه عزیز بنده از همه حلالیت میطلبم و اگر کسی از دست من ناراحتی داره یا جایی با حرفی موجب رنجشش شدم از صمیم قلب عذر خواهی میکنم.
برادر کوچک همه شما
بهزاد
__________________
میروم خوش به سبک بالی باد
................................................. همه ذرات وجودم آزاد

آخرین ويرايش توسط بهزاد اقبالی در September 8th, 2008 و ساعت 02:28
بهزاد اقبالی آفلاين است پاسخ با نقل قول